Home
Contact
Feed

اليزه
انديشه
پندار
مطرود
نقطه ته خط
ميرزا پيكوفسكي
نگاه نو
خوابگرد
اورانيا
خيال
نيستان
ساقي
عقاب
روياي گمشده...
جمله ها و نكته ها
آغاز يك پايان
ترنم يك رويا...
ديباچه
ملكوت
تحريريه خاموش
عصر ايران
تابناك
فارس
ارم

  • دسامبر 2010
  • اکتبر 2010
  • اوت 2010
  • ژوئیهٔ 2010
  • دسامبر 2008
  • اکتبر 2008
  • سپتامبر 2008
  • اوت 2008
  • ژوئیهٔ 2008
  • ژوئن 2008
  • مهٔ 2008
  • آوریل 2008


 


 

  ۱۳۸۷ خرداد ۹, پنجشنبه  
برخی از جملات قصار مسئولین کشور طی سال ۸۶
سردار رادان: “قرار گرفتن چکمه بر روی شلوار به دلیل نشان دادن بخشی از برجستگی بدن از مصادیق شرع است و تبرج به حساب می آید.”
آیت الله جوادی آملی: “دانشمندان فیزیک، شیمی، بارانشناسی و زمین شناسی بدون پسوند اسلامی نفهمند.”

حسنی، امام جمعه ارومیه: “اگر فرد مشرکی را وقتی فهمیدیم که واقعاً مشرک شده، باید او رابسوزانیم؛ اگر با گلوله هم بود اشکالی ندارد.”
امام جمعه شیراز: “گرانی خانه باعث شد جوان پاک ما به جای مسکن، دوست دختر و دوست پسر بگیرند.”

قرائتی: “ما آخوندها همیشه مثل گاز اشک آور عمل می کنیم؛ فقط بلدیم گریه مردم را در آوریم.”
احمدی نژاد: “ما یک کشور آزاد هستیم.”
سید حسین مرعشی: “احمدی نژاد نه فقط معجزه هزاره سوم، که معجزه هزاره چهارم هم هست.”
امام جمعه تبریز: “علت زلزله اخیر تبریز، اظهارات اعلمی نماینده تبریز در مورد سیدالشهدا بود.”
آیت الله خزعلی: “حجاب موجب بالا رفتن معدل دانشجویان میشود.”

احمدی نژاد: “ایران قدرت اول جهان است.”

آیت الله حسنی: “اگر مومنین غسل جمعه را انجام ندهند مشکلات کمبود گاز مرتفع می شود.”
وزیر مسکن: “ساکنان شهرهای بزرگ امیدی به خانه دار شدن نداشته باشند.”

احمدی نژاد: نفت را سر سفره مردم می آوریم، … بعد از انتخابات: “نفت خوردنی نیست که سر سفره ها بیاوریم.”

الهام، سخنگوی (وقت) دولت: “نفت را سر سفره مردم نمی آوریم، بوی بد می دهد.”
احمدی نژاد: ” اینها …. به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.”

علی لاریجانی در جریان رسیدگی به پرونده هسته ای ایران: “با شکلات راضی نمی شویم.”

لاله افتخاری، نماینده مجلس شورای اسلامی: “در سرزمین اسلامی نباید یک مریض زن بدست نامحرم مداوا شود.”

سخنگوی دولت، پس از تصویب لایحه بودجه: “دولت مسئول گرانیهای سال آینده نخواهد بود.”

وزیر کشور (در مورد انتخابات): ” آنقدر که به فکر آفتابه لگن هستیم به فکر تقویت محتوای برنامه ها نیستیم.”
احمدی نژاد: “امریکا به ایران حمله نمی کند چون من مهندسم و مسائل را تحلیل می کنم.”

احمدی نژاد: “یه دختر بچه دو ساله … زبونشنون اسپانیولیه .. یه نیگاه کرد به من، گفت: “این محموده ، این محموده.”

احمدی نژاد: “یکی از شخصیتهای شرق آسیا، از مسئولین درجه یک اومد به دیدن ما ..خلاصه حرفش این بود که اومده بود زنبیلش رو بذاره تو صف بگه ما مشتری شما هستیم.”

احمدی نژاد: “دختر ۱۶ ساله ای در خونه شون انرژی هسته ای را کشف کرده.”
احمدی نژاد : مردم با شنیدن نام دموکراسی تهوع میگیرند . (اعتماد 30 فروردین 86)
محمد علی رامین : برای مبارزه با توطئه استکبار ، نام خلیج فارس را به خلیج مسلمانان تغییر دهیم.

عشرت شایق : مردان در استادیومها با دیدن ما زنان عشق میکنند و به رعشهمی افتند و جیغ میزنند...گناه دارد چون موجب مریض شدن آقایان می شود(13 دی 84 )
احمدی نژاد : دنیا به سرعت در حال احمدی نژادی شدن است !...
  ۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه  






  ۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه  
وقتي دكتر سروش بايد توبه كند...
چند وقتيست كه بحث داغ دكتر عبدالکریم سروش در رسانه‌ها سرد و كمرنگ شده است. ديدگاه و نظريه اين محقق و مولوي شناس كشور ما در باب حضرت مولانا سروصداهايي را از گوشه و كنار اين سرزمين پهناور برانگيخته بود.
بعد از اينهمه حمايت و پشتيباني گرمي كه از ايشان شد!!! و همچنين حضرت مولانا؛ طبق معمول هميشه، همه اظهار نظرها بدون نتيجه گيري تمام شد...
كاملاً واضح است كه كشورهايي مثل تركيه و تركمنستان ازاين فرصت استفاده كرده... به فكر خود و فرهنگ خود بيافتند.
بعد از چند ماه سكوت ايران، "هيأت امناي بنياد شمس و مولانا" به فكر ثبت روز شمس در تقويم رسمي ايران افتاده است.
آيا مي شود در كشوري كه افكار و عقايد يك نويسنده بزرگ سركوب شود و او را تا مرز انحراف بكشانند... شان و منزلت يك عارف نامي را حفظ كرد؟؟؟
  ۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه  

تو را به خدا اي قلب من،

عشقت را از اسرار خويش دان و آن را از ديگران پنهان دار تا سرنوشتي نيكوتر يابي.

سكوت و رازداري براي عاشق نيكوتر است.

تو را به خدا اي قلب من، اگر كسي پرسيد بر تو چه رفته است؟ پاسخ مده.

اگر از تو درباره معشوقت پرسيدند، گمراهشان ساز.

تو را به خدا اي عشق من، شور و احساس خود را پنهان دار. بيماري تو همان درمان توست،

زيرا نسبت عشق به روح همان شراب است در پياله. آنچه تو مي‌بيني مايع است و آنچه ديده نمي شود جوهر و نيروي آن.

تو را به خدا اي قلب من مصائب خويش را آشكار مساز تا اگر درياها خروشيدند و آسمانها فرو ريختند، تو ايمن باشي...


جبران خليل جبران
  ۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه  





اي زنده!
اي معناي حيات؛ زماني كه هيچ زنده اي در وجود نبوده است.
اي آنكه:
با خوبي و احسانش خود را به من نشان داد.
و من با بدي‌ها و عصيانم ، در مقابلش ظاهر شدم.
اي آنكه:
در بيماري خواندمش و شفايم داد؛
در جهل خواندمش و شناختم، هدايتم عنايت كرد؛
در تنهايي صدايش كردم و جمعيتم بخشيد؛
در غربت طلبيدمش و به وطن بازم گرداند؛
در فقر خواستمش و غنايم بخشيد؛
من آنم كه بدي كردم... من آنم كه گناه كردم.
من آنم كه به بدي همت گماشتم.
من آنم كه در جهالت غوطه‌ور شدم.
من آنم كه غفلت كردم
من آنم كه پيمان بستم و شكستم
من آنم كه بدعهدي كردم... و اكنون بازگشته ام.
باز آمده ام با كوله باري از گناه و اقرار به گناه.
پس تو درگذر اي خواي من!
ببخش اي آنكه گناه بندگان به او زيان نمي‌رساند
اي آنكه از طاعت خلايق بي نياز است و با ياري و پشتيباني و رحمتش مردمان را به انجام كارهاي خوب توفيق مي دهد.
معبود من:
اينك من پيش روي توام و در ميان دستهاي تو.
آقاي من!
بال گسترده و پر شكسته و خوار و دلتنگ و حقير
نه عذري دارم كه بياورم و نه تواني كه ياري بطلبم
نه ريسماني كه بدان بياويزم.
و نه دليل و برهاني كه بدان متوسل شوم...
چه مي توانم بكنم؟ وقتي كه اين كوله بار زشتي و گناه با من است؟!...‌ انكار؟!
چگونه و از كجا ممكن است و چه نفعي دارد وقتي كه همه اعضا و جوارحم ، به آنچه كرده‌ام گواهي مي دهند؟
خداي من!
خواندمت، پاسخم گفتي؛
از تو خواستم، عطايم كردي؛
به سوي تو آمدم، آغوش رحمت گشودي؛
به تو تكيه كردم، نجاتم دادي؛
به تو پناه آوردم، كفايتم كردي؛
خدايا!
از خيمه‌گاه رحمتت بيرونمان مكن.
از آستان مهرت نوميدمان مساز.
آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مكش.
از درگاه خويشت ما را مران.
اي خداي مهربان!
به من روزي حلالت را وسعت بخش
و جسم و دينم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنيت مبدل كن و از آتش جهنم رهايم ساز...

"دكتر شريعتي"
  ۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه  
حضور او...
شخصي راهي را يافت كه حتي در هنگام انجام كارهايي حقير و پست، نظير شستن ماهي‌تابه ها و قابلمه ها، نيز بتواند حضور خداوند را احساس كند. مردم اطراف او واقعاً نمي توانستند بفهمند او چطور در حال انجام كارهاي كوچك مي توانست خوشحال باشد... زيرا او خدا را در همه چيز ميديد...
آنچه كه در صدد انجامش هستيم، اين است كه خودمان راه حقيقت شويم. در نتيجه، هرجا كه هستيم، حضور خدا را تشخيص مي دهيم. هر جايي كه مي رويم مي دانيم كه بر روي زميني مقدس قدم بر مي داريم.